ادامه مطلب
دیوتیما

دیوتیما مریم غفوری میرسرایی حتی جایی که نشسته بودم علامت هم دارد. از روی چیزهایی که میشنیدم، میکشیدم ناخودآگاه. نقطهای که ادامه داده بودمش و تبدیل شده بود به یک دایرهی حلزونی شکل، چیزی شبیه به صفحهی رادار هواپیما یا دارتهای زمان بچگی... کمی پایینترش هم چند خط موجدار و زیر هم مثل پنج خط حامل موسیقی یا سیمهای تار که دستی رویشان کشیده شده باشد و لرزانده …




















