ادامه مطلب
گوگال

گوگال مدیسه بطهایی رضا باید به عروسی طاووس میرسیدم. داشتم درست رانندگی میکردم، آروم و با دقت. بیرون هم نمیزدما. ولی زیادی که به خطهای جاده نگاه میکردم، ماشین خودش کج میشد بیرون از جاده. اونوقت حتی آرومتر از قبل میرفتم. با دقتتر. از یه جایی از جاده، خطکشیها پاک شده بود. انگار جاده با زمین یکی میشد. این موقعها باید خیلی حواسم رو جمع میکردم. باید آرومتر میرفتم. …