ادامه مطلب
صلیب وارونه

صلیب وارونه روزبه رادمنش «هنوز هیچ کاریش نکردهن دَیّوثها... ماسههایی رو که تپه کرده بودن توی پیادهرو جمع کردهن فقط... اون شب اگه روشون لیز نمیخوردیم، پامون به این خرابشده وا نمیشد... بپّا! هنوز هم پاکِ پاکش نکردهن که آدم روشون لیز نخوره تو تاریکی... وایسا برات قلاب بگیرم... نمیدونم اون شب چهجوری رفتیم تو، اصلاً یادم نمیآد. مأموره پشتمون بود، بعدِ ما پیچیده بود تو …