ادامه مطلب
نامِ عادت

نامِ عادت کاوه شاملو همه چیز در دو سکوت رخ داد. باغ به باغ نزدیکتر شد، دیوار برداشتم و در انتظارِ شب که ماهْ عمود بر بام و گنبدهای سرهای پرخواب، سرهای پرخیال پایین میآمد. رنگ به رنگ شدم، کش آمدم و چشم باز کردم و در قاب بزرگ چوبی و رنگهای گرم هیبت گردنی بلند ظاهر شد. از ستونهای سفید به باغهای پر شاخه گمان کردم که …